((خوشبخت کسانیکه عقلشان پاره سنگ بر میدارد چون ملکوت آسمان مال آنهاست ))
انجیل ماتئوس ۳- ۵
((آسمان که معلوم نیست ولی روی زمینش حتما مال آنهاست ))
خیلی وقته که وقت نداشتم چیزی بنویسم . بعد از امتحان آیلتس که ۵.۵ شدم برنامه ریزی کردم دوباره بخونم که ناگهان قوانین عوض شد و ماهم از لیست مهاجرت پرت شدیم بیرون . خوب اینه دیگه از بین اسرای جهان سومی یک عده شانس رسیدن به ازادی رو دارن من که مثل اون ماهی کوچولو که می خواست بپره اونور دیوار و به اقیانوس برسه هر چی پریدم هی دیوارو بردن بالاتر اونقدر بردن تا اینکه رسید به آسمون .
همش فکر می کنم شاید یه راه دیگه برای فرار باشه پذیرش تحصیلی یا سرمایه گذاری شایدم پناهندگی خلاصه مغزم پر از افکار مبهمه روزها تو اداره دیر می گذره و شبا که یه کمی ارامش دارم و می خوام به چیزی فکر نکنم مثل برق تموم میشه .
هم سلولی با بچه رفته هواخوری و منم اینجا تک و تنها البته بدم که نمیاد یه کمی درد و دل آدمو سبک می کنه به امید ازادی